۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

لقمه هایمان را چگونه بشماریم ؟

ناهار آبگوشت پخته ام با گوشت نذری حسینیه . رومیزی ترمه انداخته ام روی میز و سفره ای آراسته ام با سلیقه ی یک کدبانوی تمام عیار به یاد خانوم جان مرحوم . سبد حصیری سبزی خوردن با تربچه های نقلی قرمز گلی را گذاشته ام یک سمت میز و  کاسه ی کریستال روسی لبریز از ترشی لیته ی دسترنج دائی جان را آن سوی میز . کاسه های لاجوردی سفالی را چیده ام دور میز و گوشت کوب چوبی آبا اجدادی را گذاشته ام وسط میز . و در نهایت یک تُنگ پر از دوغ ترش با تزئین گلسرخ خانه ی پدری و کاکوتی سبز محصول کوه های ولایت مادری را در کنار لیوان های پایه بلند بلورین طرح شاه عباسی نشانده ام بالای میز . همه چیز برای یک آبگوشت خوری سنتی مهیا ست . از داخل سبد نان ، یک نان سنگک می گذارم روی میز و می گویم : ببخشید ، نان خشک نداریم ، اینها را تریت کنید در آبگوشتتان .
نگاهش را می دوزد به دستم ومی گوید : مامان ، سنگک دانه ای جهارصد  تومان را خُرد کنیم توی آبگوشت ؟؟؟
............................
بخور بچه جان ، بخور، ما که سن تو بودیم نمی دانستیم نان را پدرمان دانه ای چند می خرد و گوشت کیلویی چند است .
خیلی دغدغه مان کم بود ، حالا باید تو نگران نانی هم باشی که می خواهیم لقمه اش کنیم یا تریتش کنیم توی آبگوشت ؟؟؟

۳ نظر:

مهتا گفت...

این سنگک 400 تومنی هم داستانی شده ها !!
ایشاالله 2011 برامون پر از آرامش باشه..

چرک‌نویسی در زمهریر گفت...

نمی گین ما هوس سنگک می کنیم؟!!!!!!!

جيم انور گفت...

واي چه قدر هوس اين سفره آب گوشت رو كردم. يواش يواش بايد به فكر اضافه كردن آب در آبگوشت باشد گوشت كيلويي خدا تومن را حداقل مي شود سه نوبت در آبگوشت ريخت و خورد!