پیرفرزانه
از پشت دیوارهایی که بهار پیدا نیست ، هیچ پیچکی بر نرده های خانه خورشید نپیچیده
۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه
این پاییز ِ خشک ِ خشک
جیک جیک گنجشک ها ، خواب دم صبح را از سرم پراند.
با تعجب ، از خود پرسیدم : دیشب بهار آمده است ؟؟؟
صدای ناله ی دوری گفت : آب ، آب ، آب .
پرده را کنار زدم ،
آذر بود که باران طلب می کرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر