۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

دو نوحه و نصفی ...


خارجی ها رسم معمولی دارند به نام Tip دادن یا Tip گرفتن . که همان انعام دادن یا گرفتن خودمان است .
مقدارTip برای اقشار مختلف آنجا متفاوت است و علاوه بر اینکه به کرم Tip دهنده برمی گردد تابع قوانینی نیز می باشد. مثلا انعام یک راننده تاکسی با آنچه به یک شاگرد آرایشگر داده می شود متفاوت است و مشخص . یا انعام گارسون رستوران با دربان تومنی صنار توفیر دارد.
در ایران چون زیاد رسم انعام دادن متداول نیست و شاید فقط عده ای خاص که به گونه ای خان و ارباب به حساب می آیند انعامی هم مرحمت می نمایند ، گرفتن انعام چیزی شبیه زورگیری محترمانه است .
روبرویت می ایستند و بدون اینکه موقعیت تو را درک کنند هی پشت سر هم می گویند خسته نباشید ، امری نیست ؟ دیگر با من کاری ندارید؟ هستم در خدمتتان و ...... و آنقدر به این گفتن ادامه می دهند که بالاخره دوزاری کج  شما بیفتد و دست در جیب مبارک بفرمائید و مرحمتی نمایید.
حالا فکرش را بکنید در موقعیتی قرار گرفته اید که اصلا حال خود را نمی فهمید و مسئول سردخانه که دقایقی پیش غمگنانه ترین صحنه ی عمرتان را پیش چشمتان آورده ، محترمانه به شما فرمایشی نیست بفرماید و راننده ماشین بهشت زهرا از اینکه کمی بیشتر معطل شده ،اظهار ناخوشنودی نماید. و شمای گیج و منگ که در این اوضاع فرق اسکناس و چک پول را نمی فهمید کیف مبارکتان را باز می فرمائید و با بی حوصلگی می گویید خودتان هر چقدر لازم است بردارید و بقیه را می سپارید به انصاف انعام گیر.
اما جالبتر از این زورگیری های محترمانه ، زورگیری غیر محترمانه ای بود در این روزها گریبان ما را گرفت . جناب مداح محترم اهل بیت و علامة المادحین....... که مدعی وساطت برای همه ی ما نزد ائمه طاهرین بود و آنها را به شفاعت برای تازه درگذشته نزد خدا قسم می داد ، از غفلت صاحبخانه استفاده می نمایند و سه برابر مبلغ توافق شده را از یکی از بستگان از همه جا بی خبر مرحوم دریافت می نمایند و کلی هم منت که من همه جا بیشتر می گیرم و چون شمائید و خدمت متوفی ارادت داشته ام و....
و جالب تر اینکه وقتی با او تماس گرفته می شود که چرا ؟
می فرمایند پولتان را که نمی توانم پس بدهم به جایش دو جلسه دیگر می آیم و برایتان مداحی می کنم.
فکرش را بکنید اگر تمام مشاغل به این روش داد و ستد می نمودند چه اوضاعی داشتیم .

هیچ نظری موجود نیست: