چند وقت پیش پرسید: خاله در زبان ترکی به پِلک چه می گویند ؟
فکری کردم و گفتم : نمی دانم عزیزم . به چند کتاب هم مراجعه کردم ، خیر چیزی نیافتم . از پدرم که در ترک بودن از من غلیظ تر است پرسیدم ، او هم ندانست .
دیروز می پرسد : خاله ، گوینّماخ به فارسی چی می شه ؟
مادربزرگ چپ و راست می گوید : بورنوم گوینَدی . یعنی بینی اش چی شده ؟
فکر می کنم . نمی دانم .
می گوید : برو بابا ، با این همه ادعا.
ترک زبانان عزیر ، لطفا کمکم کنید موضوع حیثیتی شده است .
فکری کردم و گفتم : نمی دانم عزیزم . به چند کتاب هم مراجعه کردم ، خیر چیزی نیافتم . از پدرم که در ترک بودن از من غلیظ تر است پرسیدم ، او هم ندانست .
دیروز می پرسد : خاله ، گوینّماخ به فارسی چی می شه ؟
مادربزرگ چپ و راست می گوید : بورنوم گوینَدی . یعنی بینی اش چی شده ؟
فکر می کنم . نمی دانم .
می گوید : برو بابا ، با این همه ادعا.
ترک زبانان عزیر ، لطفا کمکم کنید موضوع حیثیتی شده است .
۵ نظر:
پلک نمی شود "کیپریک"؟ ... kiprik
اون یکی رو متوجه نشدم!!
سلام . همانطور که محمد گفت کیبریک به معنی پلک و گویناماخ هم به معنیِ سرخ شدن و هم به معنی داغ شدن می توان استفاده نمود . جایی که بر اثر ضربه یا از شدت سرما سرخ شده باشد . پاینده باشید .
محمد وسعید گرامی
کیپریک به مژه می گویند . معنی پلک نمی دهد . البته اینطور که من می دانم . پلک ظاهرا معادل ترکی ندارد.
می دانم گوینماخ در زمان سرخ شدن از سرما اتفاق می افتد اما نمی دانم وقتی دماغ فارس ها از سرما سرخ می شود ، آن حسی که در فعل گوینماخ ما اتفاق می افتد را با چه فعلی بیان می کنند.
بهر حال ممنون ، بابت کمکی که کردید.
من فقط میدانم که شیرازیها به سیب زمینی میگویند ((آلو))، ولی نمیدانم به آلو چه میگویند!
کمک خوبی بود؟
من فقط می دونم ترکی انبردستی میشه دست انبر و ترکی دستمال کاغذی میشه کاغذ دستمالی
ارسال یک نظر