۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

آخرت اینترنتی ....


همیشه انجام دو کار برایم سخت ترین ها بوده اند. اولی دادن خبر بد به کسی . دومی گفتن تسلیت به صاحب عزایی . حالا اگر در جریان درگذشت و تشییع و مراسم ختم آن عزیز باشی باز روبرو شدن با صاحب عزا راحت تر است . مصیبت از جایی آغاز می شود که بر حسب اتفاق می فهمی رفیقی در عزای عزیزی به سوگ نشسته و تو خبر نشده ای و حالا بعد از مدتها باید با تلفنی و یا دیداری برای دلداری و غمخواری و دادن سر سلامتی،دوباره داغ دلش را تازه کنی و به زخمش نمک بپاشی به رسم ادب .
و نمی دانی که پس از دیدار چه بگویی ؟ خدا بیامرزد پدرتان را که پنج ماه پیش درگذشت و ما نفهمیدیم و حال آمده ایم که دوباره به یادتان آوریم و چشمه ی اشک تان را دوباره بجوشانیم ؟؟؟
اما، ظاهرا این روزها به برکت وجود اینترنت و کوچ نشینی تعدادی از اهالی این سرزمین به دنیای مجازی، این مشکل هم دارد کم کم حل می شود.
دیروزایمیلی ازدوستی رسید که خبردرگذشت عزیزی را می داد. وخواهشمند که به اطلاع بستگان رسانده شود.
امروز پیامهای تسلیت بود که یکسره ایمیل می شد به صاحب عزا.
و فردا احتمالا تلقین در گوش مرحوم یا مرحومه و ختم صلوات هم جای خود را پیدا خواهد کرد در این دنیای مجازی.وبا این شتابی که در پیش است،لابد کم کم خداوند هر دو عالم حقیقی و مجازی هم با ایمیلی ما را فرا خواهد خواند وماهم کفن پوشان،خودمان را attach خواهیم کرد به ایمیلی وبا فشاردگمه ی send به ندای حق لبیک خواهیم گفت . و انالله و اناالیه راجعون.
ودر این واویلا ، فقط می ماند دل دردمند صاحبان بینوای عزا که دیگر نه دست تسلای کسی خواهد سترد اشک جاری بر گونه هایشان را و نه پشتی خواهد بود پشتیبان دل بی پناهشان .
و می ماند بلاتکلیفی و سرگردانی برای دل صاحب مرده که نمی داند برای بقای عمر باید در همین خانه به زندگی ادامه دهد یا او هم بار و بندیلش را جمع کند و برود به دنیای مجازی .
عجب دنیایی خواهد شد آخرت اینترنتی ما . عجب آخرتی .

هیچ نظری موجود نیست: