۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

بودن یا نبودن ما ، مسئله این است.

لذت کسب تجارب ارزنده از راه وبگردی کم از لذت جهانگردی نیست . کافی است یک وقت اضافی  داشته باشی و کمی هم حوصله . بقول آن آگهی "راه تو را می خواند". و در اینجا وبلاگ های جورواجور تو را . و واقعا در این دنیای مجازی "هیچکس تنها نیست ". نه خرجی دارد و نه مخارجی . نه بلیطی می خواهد و نه رزرو هتلی . بسته به علاقه  و سلیقه ات ، می توانی سراغ هفت ستاره اش بروی و یا سری به قهوه خانه بین راهی اش  بزنی . در سوئیت  طبقه صد وبیستم سر کنی یا زیر آسمان خدا چادر بزنی . همه چیز نسبی است و مجازی . بزرگترین مزیت اش هم این است که دوستان خوبی پیدا می کنی و می توانی تا سالهای سال بدون آنکه آنها را به چهره بشناسی ، رفیقشان باشی.
کیف دارد دیدن وبلاگی که وقتی مطالبش را می خوانی با خود فکر می کنی ، یادم نمی آید این چیزهایی که در ذهنم بود را برای کسی تعریف کرده باشم تا این قدر زیبا به تحریر درآورد.
و بدترین زمان وقتی است که مطالب خشک مغزانی را می خوانی که خودشان هم به نوشته هایشان باور ندارند و خوب می دانند که دروغ می گویند .مطالبی که با هیچ منطق و استدلال عقلانی همخوانی ندارد. و لجت می گیرد از این همه دیگران را کبک فرض کردن .
 اما به اعتقاد من ، همین بدترین هم به دیدنش می ارزد . گاهی در همین وبلاگ ها به چیزهایی می رسید که محال است در هیچ جای دیگری بیابیدش . کافیست گاهی سری بزنید به خانه یکی و از آن خانه ، بروید به لینک های همسایه هایشان . گاهی لینک در لینک می رسید به جایی وناخودآگاه با صدای بلند می گویید :
وای خدایا ، چه خبر است اینجا !!!
 امروز به مطلبی در یکی از وبلاگ های ارزشی  برخوردم که به نظرم خیلی جالب آمد . هیچ توضیحی برایش نمی گذارم .
 فقط بخوانیدش و وقاحت چنگ و دندان را ببینید در فعل دریدن ، با استدلال هر آنچه با ما نیست بر ماست .
نویسنده که افسر جنگ نرم است و شادمان از پیروزی حق بر باطل  ، می گوید :
جبهه مشایی خطری جزیی یا جدی؟
هرگز فکر نمی کردم بی توجهی ما در امور به ظاهر جزئی فرهنگی و سیاسی یک فرد یا جریان تازه متولد شده اینگونه دردسرساز شود.کار به جایی رسیده است که هر گونه انتقاد از مشایی که طبق اخبار محکم و غیر قابل انکار در مسلمانی نیز دچار برداشت های التقاطی شده است هزینه گزافی در بر داشته و به قولی طبقه فاسد مرتبط با  وی در همه بخش های جامعه ریشه دوانده اند.
 توهمی که بلای جان خیلی ها شده است باید هر چه سریعتر شکسته شود.توهمی که دلالت بر این دارد که رئیس جمهور احمدی نژاد است و دیگر احتیاجی به در صحنه بودن نیست.توهم شیرین پیروزی حق بر باطل!توهم دلنشین برتری مطلق ولایت پذیری احمدی نژاد بر تحمیلات مشایی!
به جای همه اپوزیسیون فرهنگی که با حضور هر روزه کفن پوشان حزب اللهی موفق به انجام اهداف شوم خود به صورت مطلق نشدند، افرادی جدید با نیاتی بسیار سنجیده تر با نیازهای طبقه متوسط تازه به دوران رسیده نوظهور در جامعه جایگزین شده اند.با این تفاوت که دیگر از کفن پوشان خبری نیست و علماء اسلام و خواص هم بعضا به قدری با اظهارنظر های سیاسی غیرضروری خود را در معرض اتهام قرار داده اند که امروز اگر سخن حقی نیز بر زبان برانند مورد توجه قاطبه جامعه قرار نخواهد گرفت.
اگر به همین منوال در غفلت و شاد اندیشی زاید الوصف ناشی از پیروزی بر فتنه سبز پیش برویم جریان خزنده نفوذ کرده در دولت دهم به آسانی و در سکوت مرگبار جامعه، پیروزی های بزرگی به دست خواهد آورد.
....
.......
کندی من و شما که امروز بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک شده ایم و جبهه های مهم نبرد را یکی پس از دیگری با پیروزی پشت سر می گذاریم قابل قبول نیست.فراموش نکنیم که ما افسر جنگ نرم هستیم یعنی درعین گوش به فرمان بودن اختیار هم داریم و سکوت در برابر معضلات پیش روی جامعه به بهانه نرسیدن دستور از فرماندهی قابل قبول نیست.هر چند دستور یک سال پیش صادر شد و ما سهل انگاری کردیم و در شیرینی سکرآور پیروزی غرق شدیم!
پ ن : امکان لینک دادن به مطلب مذکور میسر نشد . آدرسش را برایتان می نویسم ،دوست داشتید ببینید ، کامنت های مطلب هم خواندنی است..
http://siren.blogfa.com/post-239.aspx

هیچ نظری موجود نیست: