۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

صحبت از پژمردن یک برگ نیست ...... وای جنگل را بیابان می کند.

فاجعه ، فاجعه ، فاجعه
خبرها کوتاهند اما خیلی تلخ .
- استاندار در هنگام ورود به سالن بی توجه از روی دانشجویان متحصن عبور کرده وگفته است: من از روی جسد شما عبور می‌کنم و مراسم تودیع را برگزار می‌کنم.
- استاندار در سخنرانی‌‌اش در مراسم تودیع گفته است: چه کسی می‌گوید این دانشگاه مشکلی ندارد؟ دانشگاهی که نه بسیج دارد نه حراست قطعاً مشکل دارد.
- استاندار در میان فریاد های بی صدای فرزندان ثبوتی در میان نگاه بهت زده کلیه حاضرین در محوطه و در کش و قوس تنش ها و التهاب های دانشگاه علوم پایه زنجان قدم های سنگین و خشمگینش را بر روی پسران ثبوتی می گذارد ،می کوبد و به پیش می رود و به صف دختران ثبوتی می رسد ،قلب علوم پایه تند تر و مضطرب تر می تپد،حیرت چشم ها عمیق تر می شود و باز هم در کمال نا باوری استاندار گام هایش را بر روی دختران ثبوتی نیز می گذارد اما ناله های «یا علی» آنها چاره ساز نیست ،استاندار و هیئت همراه وی کماکان گام های توهین آمیز خود رابر سینه حرمت و شرف دختران بی گناه و معصوم می کوبند ،فریاد «یا علی و یا حسین»دانشجویانی که زیر پاهای خشم و ظلم له می شوند ، نمی تواند جلودار مشت و لگد های این عده باشد، حالا دیگر راه برای سایرین باز شده است و مسئولین نهادهای مختلف استان براحتی به خود اجازه می دهند آرام آرام قدم بر روی دانشجویان بگذارند و در مراسم معارفه رییس جدید؟ (+)
.................................
امروز دیگر موضوع اصلی،برکناری یک رئیس دانشگاه ، یک پدر معنوی ، یک دانشمند  وطن پرست ،یک چهره ماندگار یا یک نخبه ی علمی نیست .
امروز موضوع اصلی خدشه دار شدن کرامت انسان است و شکستن حرمت دانشجو . تعدی به حق الناس است و تجاوز به حریم انسان .
امروز دیگر موضوع رفتن یا ماندن یک والا مقام نیست که همه می دانیم این روزها هم خواهد گذشت و آنکه آمده با یال و کوپال ، بی پیراهنی خواهد رفت ، بی حرمت و آبرو.
امروز صحبت از نگاه فاجعه آمیزی است که یک مرد ، یک عنوان ، یک منصب ، یک حاکم و یک حکومت به انسان دارد.
صحبت از کلامی است که آیینه ی گویای یک فکر ضد بشر است . یک فکر مخرب ، یک فکر ضد علم ، یک فکر بی فرهنگ ، یک فکر بی ادب ، یک فکر پلید ، یک فکر پست ، یک فکر پادگانی .
صحبت از چشمان بسته ی مردانی است که در اندیشه ی قدرت نادیده می گیرند انسان را ، و در اوج اقتدار دروغین ، جاودانه می دانند جایگاه خویش را .
 اما نمی دانند آنکه بر بالای باد خانه می سازد ، در هجوم طوفان کاشانه خواهد باخت.
افسوس که دیر خواهند فهمید . افسوس
شاید هم هرگز نفهمند . شاید....

هیچ نظری موجود نیست: